شناسه خبر: 5430
بازدید: 499

چرا میگوییم حق با بازار است ؟

فرض کنید در موقعیتی هستید که میدانید قیمت ها بزودی افت میکند. شما به تحلیل های خود باور دارید ولی از طرفی میبینید که قیمتها در حال افزایش است . همانطور که میدانید بازار پر از تصمیمات احساسی ست که میتواند تحلیل های شما را بهم بزند. حالا کدام مهم است؟اینکه حرف شما درست از اب دربیاید یا سود کنید ؟

سعی کنید منعطف باشید چون تصمیمات همگان میتواند امواج بازار را تغییر دهد .

به عنوان مثال اگر ‌قیمتها در تعاملات ثبت پایین برود بدانید که هرگز مسیر متغیر نیست مگر اینکه بتوانید معامله با حجم کافی برای برگشتن انجام دهید. باید در نظر داشته باشید که برای ریزش مداوم قیمت باید بیشتر معامله‌گران قیمت جاری بالاتر از ارزش مورد نظر ان را ارائه دهند. ریزش مداومتا فرصتی برای فروش وجود دارد باید استفاده شود زیرا قیمت همیشه به سمت بزرگترین نیرو خواهند رفت .

حرکت قیمت ها برای به دست آوردن پول مداوم است و هدف از معامله گری به دست آوردن پول از معامله برای محاسبه ارزش دارایی خود کار بسیارلازمی است . رفتار بازار مهم است اگر شخصی فعال نباشد و به عنوان یک ناظر فرصت را نجوید تا تقلیدکارانه از دیگران پیروی کند او دارد با محیط بازارمقابله می کند.

یک روش بسیار موثر برای توضیح محیط بازار مقایسه آن با بازی قمار است. در قمار نمیدانید می توانید با هر بازی چقدر ببرید . هرچقدر هم حدس وگمان بزنید نمیدانید پولتان در نهایت برنده ست یا بازنده. در محیط بازار واقعاً این قیمت از نقطه کلان است تا جهتی حرکت می کند اما هرگزنمی دانیم ممکن است قیمت کجا متوقف شود چون هیچ محدودیتی وجود ندارد. خیلی ساده است بازار به شما اجازه می‌دهد که خود را در تمامی رویاهایتان مانند ثروت و استقلال مالی ببینید و میتواند به شما کمک کند که ان را تحقق بخشید .ولی نکاتی که وجود دارد میتواند حرکتتان را کند،کند .

واقعیت این است که هر معامله اتفاق بیفتد چندین عامل روانی وجود دارد که خاطرات شما برای ارزیابی دقیق پتانسیل جهت بازار تاثیر دارد. اولین عامل روانشناختی این است که خودتان را از این ایده که معامله میتواند شما را به ارزوهایتان برساند رهایی دهید .


اینگونه است که حق همیشه با بازار است .

قیمت ها همیشه در حرکت هستند و تعریفی برای آغاز و پایان حرکت آنها وجود ندارد

آن چیزی که معمولاً به عنوان تصمیم ساده ورود یا نگهداری یا تسویه یک معامله به نظر م ‌یآید انقدرها هم ساده نیست. قیمت ها به طور مداوم رشد صعودی یا نزولی دارند . درمورد تغغییرات نامحدود قیمتهای انها پاسخ قطعی برای وجود ندارد. حدس و گمان های شما که با تغییرات روانی تان درارتباط باشد میتواند شما را به نحوی گول بزند. به نحوی که تغییرات شرایط بازار را به گونه ای اشتباه تحلیل کنید . درگیر شدن با مسائل شخصی بهعنوان یک معامل ‌هگر تنها مشاهدات شما از حرکات بازار را تحت تاثیر قرار میدهد زیرا این مسائل و مصائب و پتانسیل با تنظیم بازار و حرکت خاص بازارارتباطی ندارد .

همچنین محیط بازار بدون ساختار است به گونه ای که برای ‌چشم انداز روبرویش آغاز و پایانی وجود ندارد. از نظر یک معامله گر بازار تنها زمانی شروع می‌شود که این تصمیم شروع را بگیرد و بداند کسی باهوش است که ترفند بازار را بیاموزد . یک معامله شامل تمام باورهای شما در مورد فرصت وارتباط آن با ریسک کم و زیاد کردن . باید باورهایتان در مورد را شکست اگاه باشید وب دانید چطور آنها را کنترل کنید . بازار فرصت های نامحدودکسب درآمد به شما میدهد ولی آیا میتوانید از همه آنها اسنفاده کنید ؟

ترس عاملی ست که میتواند عامل شکست شما شود . ترس از خاطرات گذشته و انرژی منفی ذهنتان نشات میگیرد . هر عاملی که بتواند این انرژی منفی را در ذهنتان افزایش دهد پس معامله را به تگنا میکشاند .

میشود در یک هفته وارد بازار شد و هفته بعد از آن خارج.

بسته به اندازه معامله شما نوسانات بازار می تواند با سرعت زیادی انجام گیرد . تنها راه این است که با مسائل شخصی خود کنار بیایید . اغلب معامله‌گران منتظر می مانند تا حرکات ‌قیمتها خودش بالا و پایین بروند یا ثابت بمانند . به عنوان مثال فرض کنید قیمت در محدوده بی‌پی برای ورود به معامله قرار ‌بیگیرد که شما در حساب خود وارد بازار کردید . چند الگو برای بالا رفتن قیمت‌ها به شما نشان دهد اگر یک نقطه در انتهای منظورباشد قیمت می‌تواند یکی بالا برود یکی پایین برود و در یک نمودار تغیر کند . برای تبدیل شدن به یک معامله گر باید بیاموزید که چگونه اجازه دهید بازاربگوید که کار بعدی شما چیست و چقدر سود کافی است .

حق همیشه با بازار است
1 از 1 رای
حق همیشه با بازار است

نویسنده

art index
ارائه دهنده با کیفیت ترین محصولات آموزشی در زمینه طراحی دیجیتال